آیا با تخصصی شدن کار مون، درآمد مون کم می‌شه؟

برای جواب دادن به این سوال، به نظر ام، بهتر باشه که یه خرده، درباره‌ی نیچ مارکتینگ صحبت کنیم. ببینید! نیچ‌مارکتینگ، یه مدل از بازاریابی و مارکتینگ ئه که توی اون می‌آیم، بازار هدف مون رو کوچیک می‌کنیم. یعنی توی نیچ‌مارکتینگ، می‌آیم دقیقاً دست می‌ذاریم روی اون بخش از بازار که توی تخصص و مهارت ما ئه. پس، اگر ما داریم بازار مون رو کوچیک و محدود می‌کنیم، در واقع، داریم نیچ‌مارکتینگ می‌کنیم که خب، توی فارسی، اون رو برابرسازی کردن و بهش، جاویژه می‌‌گن.

حالا، چرا اصلاً نیچ‌مارکتینگ؟ چون دوره‌ی همه‌چیز‌فروشی، دیگه تموم شده؛ چون همه‌ی دستگاه‌ها پیچیده شده‌اند و نیازها، تخصصی شده‌اند. اگر بخوایم یه مثال بزنیم. مثلاً تا همین چند سال پیش [این ویدیو در فروردین ۱۳۹۹ ساخته شده]، اگر کسی توی ایران، مریض می‌شد، پیش یه پزشک عمومی می‌رفت؛ ولی الان، دیگه این جوری نیست. اگر کسی مثلاً زانو اش درد می‌کنه و داره اذیت اش می‌کنه، پیش ارتوپدی می‌ره که فوق تخصص زانو داره. برای همین ئه که ما باید سراغ نیچ‌مارکتینگ. چرا؟ چون همه‌ی نیازها داره تخصصی می‌شه.

ولی آیا با تخصصی شدن کار ما که بازار هدف مون رو کوچیک می‌کنیم، درآمد مون هم کم می‌شه؟ نه. الزاماً این جوری نیست. با کوچیک شدن بازار هدف مون، درآمد مون کم نمی‌شه. اتفاقاً درآمد مون بیش‌تر هم می‌شه. چرا؟ چون کسایی که دارن تخصصی کار می‌کنن، به دلیل مهارت بالایی که دارن، درآمد بیش‌تری هم دارن.

ولی نیچ‌مارکتینگ، یه کمک دیگه هم به کسایی که دارن تخصصی کار می‌کنن، می‌کنه. اون چی ئه؟ این که شما با نیچ مارکتینگ، هم زودتر شناخته می‌شید و هم بیش‌تر شناخته می‌شید. مثلاً فرض کنید که شما می‌خواید یه فروشگاه اینترنتی کتاب بزنید. برای این کار، دو حالت رو می‌تونید انتخاب کنید:

یا این که چند دسته‌ی مختلف از یه کتاب رو انتخاب کنید و برای هر کدوم از اون دسته‌ها [مثلاً رمان، پزشکی، مهندسی، درسی و…] چند تا کتاب رو بخرید و توی فروشگاه وارد کنید؛ یا این که فقط یه دسته رو انتخاب کنید و دیگه هر چی کتاب توی بازار هست رو توی فروشگاه اینترنتی تون پوشش بدید. مثلاً درباره‌ی رمان و داستان‌های بزرگسال، هر چی کتاب از قرن اول تا الان، به زبان فارسی و انگلیسی ترجمه شده هست رو پوشش بدید. یعنی فروشگاه شما، بشه یه فروشگاه کتابی که فقط کتاب‌های داستان و رمان بزرگسال رو می‌فروشه. حالا به نظر شما، توی کدوم حالت، زودتر و بیش‌تر شناخته می‌شید؟ حتماً توی حالت دوم.

زودتر شناخته شدن، یعنی همون استفاده از بازاریابی دهان به دهان. مثلاً اگر کسی [مثل یکی از دوست‌های شما] یه فروشگاه آنلاین رو برای خرید کتاب‌های داستان و رمان بهتون معرفه کنه، اون حالت اول رو بهتون معرفی می‌کنه که پر از کتاب‌های مختلف ئه یا این حالت دوم که فقط داره به طور تخصصی، کتاب‌های داستان و رمان رو می‌فروشه؟ حتماً حالت دوم.

پس، اون جوری، تعداد افراد بیش‌تری شما رو می‌شناسن و زود تر هم شناخته می‌شید. چون دارید تخصصی کار می‌کنید. بنابراین، شاید توی این سوال، بازار هدف مون داره کوچیک می‌شه؛ ولی این، به معنای کم شدن درآمد نیست. پس، تخصصی شدن کار ما، بازار مون رو کوچیک می‌کنه؛ ولی الزاماً درآمد مون رو کم نمی‌کنه.