برای استفاده بهتر از سایت، به حساب تون وارد بشید
سلام آقای دهنوی. آمادهاید که مصاحبه رو شروع کنیم؟
سلام. بله. در خدمت تون هستم.
آقای دهنوی، شما چند سال، سن دارید؟
من، متولدِ 11 اسفند 1372 هستم. خودتون حساب کنید :)
یه خرده از تحصیلات تون، برامون میگید؟
من، 7 سال، توی یکی از مدرسههای تیزهوشان (سمپاد) درس خوندم و بعد، در رشتهی مهندسی صنایع، مدرک کارشناسی ام رو گرفتم. توی دوران کارشناسی، بر خلاف اون چیزی که تصور میشد [چون شاگرد دوم ورودیهای سال 1391 دانشگاه مون بودم]، از تحصیل برای کارشناسی ارشد، انصراف دادم و دنبال علاقه ام رفتم.
چرا تحصیل تون رو برای کارشناسی ارشد ادامه ندادید؟
چون من، دنبال کارهایی بودم که تحصیل، توی اون زمان، بهم کمکی نمیکرد و فقط، زمان ام رو هدر میداد. برای همین، من، تصمیم گرفتم که تحصیل رو ادامه ندم و بیش تر از قبل، وارد بازار کار بشم. البته این رو هم باید بگم که کلاً توی همهی کشورهای پیشرفته، کسانی برای تحصیل توی مقطع کارشناسی ارشد اقدام میکنن که چند سال، تجربهی کار توی رشتهی کارشناسی شون رو دارن و بعد، برای تخصص بیشتر و علمیتر، کارشناسی ارشد رو انتخاب میکنن. البته باز هم، همه، این کار رو نمیکنن.
رشتهی تحصیلی تون [یعنی مهندسی صنایع] رو دوست دارید؟
بله. خیلی. اصلاً به نظر من، کلاً دو تا رشته توی دنیا وجود داره: 1- مهندسی صنایع؛ و 2- بقیهی رشتهها :)
از دوران دانشجویی تون، برامون بگید؟
به نظر ام، اون موقعها، کارهای مهمی رو انجام دادم. سال 1391، من، توی یه دانشگاهی قبول شدم که دولتی بود؛ ولی خب، تازهتاسیس بود. یعنی دانشگاه دولتی گرمسار. هنوز هم نمیدونم که چرا توی انتخاب رشته، من، اون دانشگاه رو انتخاب کردم :) شاید به خاطر نزدیکی اش به تهران بود؛ ولی خب، چون تازهتاسیس بود، من هم، خواستم کمکی کنم. برای همین، انجمن علمی مهندسی صنایع رو به کمک چند تا از دوستان، تشکیل دادیم و حتی اساسنامه و لوگوی اون انجمن رو خود من، نوشتم و طراحی کردم؛ و بعد اش، یه مجله و یه نشریه دانشجویی به اسم «فراصنعت» هم تاسیس کردیم و خلاصه، این که کارگاهها و فعالیت خوبی داشتیم.
از چه سالی، کار کردن رو شروع کردید؟
از بچگی؛ از تابستانهای دوران دبستان، کارهای مختلف رو تجربه کردهام؛ ولی خب، اگر بخوایم که جدیتر بگم، از ابتدای ورود به دانشگاه [یعنی 1391] کار کردن رو شروع کردم. اون موقعها، زبان انگلیسی و درسهای دانشگاهی رو به صورت خصوصی، تدریس میکردم. واقعاً همیشه آموزش دادن رو دوست داشتم انگار :)
میشه بگید که چه کارهایی رو تجربه کردهاید؟
آره. چرا که نه؟ صافکاری، خیاطی و کار توی تولیدی لباس، کشاورزی صنعتی، دامداری صنعتی، تدریس زبان انگلیسی و درسهای دانشگاهی [این رو قبلاً گفتم]، ساختمانسازی [شغل دوم پدر ام بود]، کار توی رشتهی مهندسی صنایع، بازاریابی حضوری؛ و بعد اش که علاقهی واقعی خودم رو پیدا کردم و وارد دنیای اینترنت و کار آموزش شدم.
چرا به خودتون، مهندس بهبود مستمر میگید؟
من برای مدتی [نزدیک به دو سال] توی رشته تحصیلی خودم [یعنی مهندسی صنایع] کار کردم که یه سال آخر رو توی یه کارخانه ی تولید مواد غذایی منجمد بودم. توی اون کارخانهی بزرگ که صادرات خوبی هم به اروپا و کشورهای آسیایی داشت، با توجه به نیاز اون جا، من به کمک مهندسی که سرپرست من بود، فیلد جدیدی رو ایجاد کردیم که «مهندسی بهبود مستمر» بود و توسط اون، تونستیم که بهبود نسبتاً خوبی رو هم ایجاد کنیم. اگر بخوام که درباره اش صحبت کنم، صحبت بلندی میشه ولی خب، همین قدر بدونید که از نظر من، پیشرفت، چیزی به جز «مهندسی بهبود مستمر» نیست. یعنی این که بتونیم همیشه و به طور پیوسته، خودمون و کار مون رو بهبود بدیم.
کار توی دنیای اینترنت رو از کی شروع کردید؟
توسط یکی از دوستان خوب ام که قبلاً هم با هم کارهایی رو میکردیم، به کار توی دنیای اینترنت، واقعاً علاقهمند شدم و انگار خودم رو پیدا کردم. برای همین، از کار توی اون کارخانهی بزرگ، انصراف دادم و علاقهی خودم رو دنبال کردم. یعنی کارآفرینی اینترنتی. من، عاشق کارکسبهای اینترنتی شدم و هنوز هم هستم و به نظر ام، آینده، توی دست اینترنت خواهد بود :)
چرا گاهی به «کسبوکار»، «کارکسب» می گید؟
توی یکی از سمینارهایی که شرکت کردم، آقای دکتر درگی، سخنران اون سمینار بود که یکی از استادهای خوب بازاریابی هستن. ایشون توضیح دادن که اول، کار هستش و بعد، کسبی اتفاق میافته. برای همین، بهتر ئه که بگیم «کارکسب». این حرف ایشون، به دل من، نشست و دیگه از اون موقع، گاهی از «کارکسب» استفاده کردم.
توی کسبوکارهای اینترنتی، چه چیزهایی رو تجربه کردید؟
راست اش رو بخواید، من، کار ام رو از پشتیبانی یه فروشگاه اینترنتی شروع کردم که الان، دیگه نیست؛ ولی خب، از همون موقع، هدف ام، این بود که پیشرفت کنم. برای همین، رفتم سراغ طراحی سایت و حتی کدنویسی رو هم یاد گرفتم؛ یعنی چهار تا زبان CSS، HTML، PHP و JavaScript [البته کتابخانهی JQuery] رو به خوبی یاد گرفتم و پروژههایی رو هم انجام میدادم. بعد اش، وارد دنیای محتوسازی و تولید محتوا شدم و واقعاً عاشق اش شدم. من، فهمیدم که محتوا، یعنی همه چیز. برای همین، به طور عمیق، وارد اش شدم؛ ولی بعدها، فهمیدم که به تبلیغات هم نیاز دارم و در واقع، وارد دنیای تبلیغات و بازاریابی اینترنتی هم شدم و همه رو تجربه کردم. ولی خب، هنوز هم، خودم رو یه محتواساز یا تولیدکنندهی محتوا میدونم و احساس می کنم که بقیهی چیزها، فقط ابزاری برای نمایش محتوا هستن و درست هم احساس میکنم :)
آیا به نظر تون، الان، به اندازهی کافی تجربه دارید که آموزش بدید؟
مطمئن باشید که من، کسی هستم که تا به کاری، مطمئن نباشم، انجام اش نمیدم. البته این رو هم، در نظر بگیرید که همهی آموزشها هم، سطوح مختلفی دارن و من، شاید سطوح پیشرفتهی یه سری از تخصصها رو نتونم آموزش بدم؛ ولی خب، همین که بتونم دوستان رو راهنمایی کنم، فکر میکنم میتونه تاثیر مهمی بذاره. به نظر من، مهمترین قسمت کار، این ئه که ما بتونیم روی ریل درستی قرار بگیرم؛ وگرنه، ادامهی کار، فقط گاز دادن و سرعت گرفتن ئه. دوست دارم که نقشهی راه رو به همهی علاقهمندهای کسبوکارهای اینترنتی، نشون بدم. وظیفهی من، دقیقاً همین ئه. اصلاً همین شد که کارنِتا رو ساختم.
نسبت به کارنِتا، چه حسی دارید؟
فقط میتونم بگم که کارنِتا، یکی از مهمترین کارهای زندگی من ئه.
به کدوم یکی از کارهای زندگی تون، افتخار میکنید؟
من، کارهای زیادی کردهام که شاید از انجام چند تا از اونها هم، الان، خوشحال نباشم؛ ولی از دوران دانشجویی، ما یه انجمن دوستانه نیکوکاری رو راهاندازی کردیم که «گل سرو» نام داره که کار اش، گلریزان کردن برای موردهای نیازمند هستش. من، به اون کار، واقعاً افتخار میکنم و همیشه دوست دارم که باشه و کار اش رو ادامه بده. در واقع، همیشه توی ذهن من هست که بزرگتر بشه.
چقدر عالی!
خیلی ممنون از لطف تون.
خیلی خوشحال شدم از دیدار تون. اگر موردی هست، بفرمایید.
خواهش میکنم. نه. حرف خاصی نیست. من، هر چیزی که هستم و هر حرفی که دارم، توی آموزشها ام نشون داده میشه. از همه ی دوستان میخوام که آموزشهای کارنِتا رو دنبال کنن و ازشون استفاده کنن. اگر هم، کسی هست که دوست داره توی این راه، کمک کنه، با من، ارتباط بگیره. اگر نیاز بدونم، حتماً همکاری می کنیم. خیلی خیلی ممنون.
به جرئت میتونم بگم که من، به عنوان یه مدرس، هیچ کاری، مهمتر از فیلتر کردن و صافی کردن اطلاعات ندارم؛ تا بتونم اطلاعاتی رو بهتون ارائه بدم که واقعاً برای کسبوکار اینترنتی تون، به درد تون بخوره.