برای استفاده بهتر از سایت، به حساب تون وارد بشید
اگر از من بخوان که «مهمترین عاملی که باعث میشه یه نفر، کسبوکار آنلاین خودش رو راهاندازی نکنه، چی هست؟»، شک نکنید که میگم: «کمالگرایی در کسبوکار اینترنتی». البته عاملهای مختلف دیگهای هم هست که باعث میشه ما نتونیم کسبوکار مون رو راهاندازی کنیم، مانند نداشتن سرمایهی کافی، نداشتن اعتماد به نفس، داشتن ترس از شکست و… ولی با جرئت عرض میکنم که که قویترین عامل، کمالگرایی ئه که برخی از ما بهش دچار میشیم و بد هم دچار میشیم.
همون طور که میدونید، یکی از خدمتهایی که من توی کارنتا میدم، مشاوره برای راهاندازی و مدیریت کسبوکارهای اینترنتی ئه. برای همین هم هست که میتونم با جرئت بگم که کمالگرایی در کسبوکار اینترنتی، افراد رو خیلی درگیر میکنه تا جایی که اونها از فکر زیاد، سردرد میگیرن و گیج میشن که باید چی کار کنن. البته اگر راست اش رو بخواید، خود من هم باهاش درگیر بودهام.
حالا که دارم فکر میکنم، من توی این چند سال، به همهی اون چیزهایی که دارم میگم دچار شدهام و تجربه شون کردهام! اگرچه اون تجربهها، گاهی واقعاً آزاردهنده بودن؛ ولی حداقل حالا میتونم بهتون پیشنهاد کنم که اون کارها رو نکنید و تجربههای من رو دوباره تجربه نکنید! اون جوری، شما میتونید با سرعت بیشتری نسبت به من پیش برید و زودتر به هدفها تون برسید.
همون طور که داشتم میگفتم، کمالگرایی خیلیها رو از راهاندازی کسبوکار اینترنتی شون عقب میاندازه و خیلیها رو هم در میان راه از پا میاندازه. شاید باور نکنید؛ ولی کمالگرایی مانند یه ویروس وحشی میمونه که اگر جلوی اون رو نگیرید و اون رو نکشید، کمکم همهی وجود تون رو دربرمیگیره و ذهنیت تون رو کاملاً خراب میکنه. یه نشانه برای کسانی که دچار این بیماری شدهاند، این ئه که همیشه دنبال بهترین چیزها هستن؛ بهترین سایت و بهترین ابزارها رو برای راهاندازی کسبوکار اینترنتی شون میخوان! در حالی که هیچ تعریف درستی رو هم از «بهترین» ندارن.
شاید خندهدار باشه؛ ولی وقتی که از اونها میپرسیم که مثلاً «بهترین سایت یعنی چی»، اونها باید چند دقیقه فکر کنن تا بتونن جواب ما رو بدن. این، یعنی این که اونها فقط دنبال بهترین چیزها هستن؛ در حالی که اونها هرگز نمیدونن که اون بهترین چیز، چه ویژگیهایی داره! همین طرز فکر باعث میشه که این افراد نتونن همکارهای خوبی باشن؛ چون هر کسی نمیتونه با اونها کار کنه. اگر کارفرما باشن، زود به زود، نیروها شون رو عوض میکنن و اگر کارمند باشه، به دلیل وسواس زیادی که دارن، دیر به دیر، کارها رو تحویل میدن.
بذارید یه داستان رو براتون تعریف کنم که واقعی هم هست تا شاید بتونه بیشتر بهتون کمک کنه. البته از این جور داستانهایی رو که به کمالگرایی در کسبوکار اینترنتی ختم میشه، کم ندارم؛ چون تعداد افرادی که به دلیل کمالگرایی، کسبوکار شون رو شروع نمیکنن، به شدت زیاد ئه و یکی از مهمترین عاملهایی که باعث چنین چیزی میشه، این ئه که اونها همیشه دارن رقیبهای قوی خودشون رو میبینن که دارن چندین سال توی اون حوزه فعالیت میکنن؛ ولی این دوستها میخوان که توی چند روز مانند اونها بشن! برای همین، شاید نتونن از نظر زیرساختی مانند اونها بشن؛ ولی حداقل میخوان که از نظر ظاهری مانند اونها بشن!
اون روزها که یک سال از فعالیت کارنتا گذشته بود، یکی از کاربرهای سایت که بعدها با هم دوست شدیم، فرم درخواست مشاوره رو برای من ارسال کرد. من هم طبق معمول، پیامها رو بررسی میکنم و باهاشون تماس میگیرم. با ایشون هم تماس گرفتم و توی یه تماس تصویری که از قبل با هم هماهنگ کرده بودیم، هر مشاورهای که لازم داشتن رو بهشون دادم و امید داشتم که کار شون رو از فردا آغاز کنن و بعد از چند ماه پیشرفت شون رو ببینم و به خودم بگم: «آفرین». در حالی که هرگز چنین چیزی نشد.
چند ماه از اولین مشاوره گذشت تا این که دوباره متوجه شدم که همون دوست مون، دوباره درخواست مشاوره دادهاند و من هم طبق وظیفهای که داشتم، هر چیزی رو که میدونستم بهشون گفتم و راهنماییهای لازم رو بهشون دادم؛ ولی در ابتدای مشاوره توی ذهن ام، این سوال بود که چرا بعد از چند ماه هنوز کار شون رو آغاز نکردهاند. خب، آغاز نکردن یه کسبوکار، دلیلهای مختلفی داره که من توی نوشتهی «چرا برخیها نمیتونن کسبوکار اینترنتی شون رو راهاندازی کنن؟» همه رو خدمت تون گفتهام و پیشنهاد میکنم اون رو بررسی کنید.
این سوال، همچنان توی ذهن من بود تا این که متوجه شدم که بیشتر زمان رو داریم دربارهی ظاهر سایت و نحوهی چیدمان سایت صحبت میکنیم؛ در حالی که برای کار ایشون که یه کار محتوامحور بود، نیازی به این همه وسواس نبود و این مورد رو قبلاً بهشون گفته بودم. زمان مشاوره داشت تمام میشد تا این که ازش پرسیدم: «خب حالا میخواید چی کار کنید؟». «چه برنامهای برای فروش دارید و چطور میخواید محصولها تون رو بفروشید؟». «میخواید روی کدام یک از روشهای بازاریابی اینترنتی تمرکز کنید؟». «اگر میخواید یه کار بلندمدت داشته باشید، به سئوی سایت تون هم فکر کردهاید؟».
چند تا از این جور سوالها ازشون پرسیدم و ایشون گفتن که: «سایت که بالا بیاد، خود مشتریها پیدا شون میشه». این پاسخ ایشون مثل آبی بود که روی آتش میریزن و من رو کاملاً خاموش کرد؛ چون فهمیدم که ایشون دچار کمالگرایی در کسبوکار اینترنتی شده! اگرچه من باز هم حرف زدم و بهشون گفتم که باید کمتر وسواس به خرج بدن، ولی خب، متاسفانه برای کسانی که دچار کمالگرایی هستن، فایده نداره و کارساز نیست!
ببینید دوستان؛ یه کسبوکار اینترنتی، فقط یه سایت یا اپلیکیشن موبایل نیست که اگر اون رو به طور حرفهای ساختید و آنلاین کردید، دیگه کار تون تمام بشه و از اون به بعد، هی به سمت تون پول و درآمد بیاد! بلکه شما تازه کار تون شروع میشه و تازه باید بازاریابی کنید و کارهای دیگه رو انجام بدید. برای همین، من همیشه میگم که کمالگرایی شما رو زا کسبوکار تون عقب میاندازه و هرگز چیز خوبی نیست.
البته گاهی هم پیش میآد که اون فرد میدونه که چقدر کمالگرایی بد هست؛ ولی خودش نمیدونه که دچار اش شده. اگر میخواید بدونید که چطور بفهمید که دچار اش هستید یا نه، بهترین روش این ئه که ببینید برای اون کار، چقدر دارید وقت میذارید و زمان استاندارد برای انجام اون کار، چقدر ئه. اگر برای راهاندازی یه سایت ساده با وردپرس، بیشتر از یک هفته وقت بذارید (به شرط بلد بودن و با انجام همهی کارها)، شک نکنید که دچار کمالگرایی هستید!
کمالگرایی در کسبوکار اینترنتی، یکی از اشتباههایی ئه که میتونیم انجام بدیم؛ در حالی که اشتباههای بیشتری هستن که میتونن ایده یا کسبوکار مون رو نابود کنن. برای همین، پیشنهاد میکنم که این نوشته رو هم بخونید: «چند اشتباه رایج و خطرناک در کسبوکارهای اینترنتی».
اگر میخواید که از کمالگرایی خلاص بشید، بهترین راه، این ئه که زودتر کار تون رو شروع کنید. باور کنید که هر چقدر دیرتر کار تون رو شروع کنید، بیشتر دچار وسواس میشید. بنابراین، باید بهش چیره بشید و نذارید که این میل به کمالگرایی که توی وجود تون هست، شما رو عقب بندازه. آیا باور میکنید که من کسانی رو میشناسم که هنوز بعد از چند ماه، دنبال کسی هستن که بهترین سایت رو براشون بسازه؟ سایتی که اگر بلد باشید، میتونید توی یک روز با وردپرس بالا بیارید. اگر میخواید این کار رو بکنید، دورهی «طراحی و ساخت وبسایت؛ بدون کدنویسی» رو تهیه کنید.
بنابراین، وسواس رو کنار بذارید؛ چون در نهایت، به جایی نمیرسید و از همین حالا شروع کنید. شک نکنید که تا زمانی که شروع نکنید، کار تون پیش نمیره؛ ولی وقتی که کار تون رو شروع کنید، دیگه کمکم خودتون کارها رو پیش میبرید. اگر نیاز باشه که چیزی رو تهیه کنید، تهیه میکنید و اگر نیاز باشه که چیزی بخرید، میخرید.
به نظر من، برداشتن یه قدم کوچک، بهتر از درجا زدن ئه. پس، اگر میخواید که سایت تون رو راهاندازی کنید، همین حالا با وردپرس، یه سایت ساده رو بالا بیارید و کار تون رو آغاز کنید. به این فکر نکنید که چرا باید سایت تون ساده باشه و به رقیبهای قوی تون رو رها کنید. دیجیکالا و سایتهای بزرگ و معروف رو رها کنید و نخواید که مانند اونها بشید. اونها هم از یه سایت ساده شروع کردهاند و از روز اول، این شکلی نبودهاند. برای همین ئه که میگم تا شروع نکنید، اتفاقی براتون نمیافته.
برای خیلی از مشتریهای شما، همین که یه سایت معمولی داشته باشید، کفایت میکنه و دیگه براشون فرقی نمیکنه که شما بهترین سایت باشید. اونها فقط میخوان نیاز شون رفع بشه و به چیز دیگهای اهمیت نمیدن. مثلاً اونها میخوان که محصول شون رو بخرن یا از محتوای سایت شما استفاده کنن تا مشکل شون رو حل کنن. این رو یاد تون باشه که مهمتر از زیبایی سایت تون، این ئه که محصول و خدمت و محتواهای شما، چه کیفیتی داره! برای خیلی از مشتریها هیچ اهمیتی نداره که رنگ سایت شما چی هست! اونها فقط میخوان که مشکل شون رو با محصولها یا محتواهای شما حل کنن.
اگر یه خرده بگردید، میتونید سایتهای بزرگی رو توی ایران و جهان ببینید که هنوز هم ساده هستن؛ ولی مخاطبهای زیادی دارن و درآمد خوبی رو هم دارن. یه نمونهی ایرانی رو میشه «سایت متمم» مثال زد. این سایت، یکی از بهترین سایتهای آموزشی ایران ئه؛ ولی هنوز یه سایت ساده است. پس، چرا مشتری زیادی داره؟ چون محتواها و آموزشهای خوبی داره! در حالی که اگر صاحبهای این سایت اراده کنن، میتونن بهترین سایت ایران رو داشته باشن؛ ولی تا حالا این کار رو نکردهاند؛ چون میدونن که محتواها و آموزشهای اونها، مهمتر از این جور چیزها ئه.
پس، کار تون رو با راهاندازی یه سایت ساده شروع کنید و تولید محتوا کنید. هیچ ایرادی نداره که اگر در ابتدا نتونید خوب بنویسید یا خوب فیلمبرداری کنید. ولی حتماً بنویسید و فیلمبرداری کنید! هیچ کس نویسندهای در روز اول، یه نویسندهی ماهر نبوده و هیچ گویندهای در ابتدا ماهر نبوده. شک نکنید که حرفهایها هم در ابتدا حرفهای نبودهاند و به مرور، حرفهای شدهاند. شما میتونید از آموزشهای رایگان و دورههای کارنتا هم کمک بگیرید.
اگر میخواید که محصولهای آموزشی تون رو تولید کنید و بفروشید، فقط کافی ئه که ابزارهای ابتدایی رو تهیه کنید و کار تون آغاز کنید. بله؛ من هم موافق ام که اگر کیفیت تون عالی باشه، خیلی خوب ئه؛ ولی این رو هم میدونم که کسانی که آموزشهای شما رو دنبال میکنن، فقط به خاطر محتواها و آموزشهایی ئه که شما ارائه میدید، نه چیز دیگهای. کیفیت صدا و تصویر شما، اگر معمولی هم باشه، قابل قبول ئه و به مرور، حتماً بهتر هم میشه. پس، درگیر وسواس نشید و بعد از دیدن آموزش، کار تون رو استارت بزنید. خیلی چیزها به مرور اتفاق میافته و بهتر میشه.
سخن پایانی
کمالگرایی، واقعاً یه فاجعه است و برای من هم مانند یه بلا بوده که من رو حداقل دو سال به عقب انداخت. برای همین، نمیخوام که هیچ کس دیگهای بهش دچار بشه. امیدوار ام که تونسته باشم بهتون بفهمونم که چرا کمالگرایی در کسبوکار اینترنتی، یه فاجعه است! پس، اگر میخواید که یه کسبوکار اینترنتی رو راهاندازی کنید، انقدر سخت نگیرید و با دیدن چند تا آموزش و یه خرده تحقیق، کار تون رو شروع کنید. حتی اگر فهمیدید که احتمال موفقیت شما 50 درصد است، شروع کنید و اولین قدم رو بردارید؛ چون خیلی وقتها، بدون امتحان کردن، نمیشه نتیجه گرفت که آیا فلان کار رو بکنید یا نه!
شک نکنید که من برای تکتک محتواهای کارنتا زمان میذارم تا بتونم چیزهای درستی رو بهتون آموزش بدم؛ چون آموزشهای سطحی و پراکنده، به درد هیچ کسی نمیخوره و آدم رو بیشتر گمراه میکنه. اگر شما هم محتواهای من رو دوست دارید و براتون مفید بوده، میتونید با انتخاب یکی از گزینههای زیر، من رو مهمان کنید:
دیدگاه و امتیاز تون رو بذارید