برای استفاده بهتر از سایت، به حساب تون وارد بشید
بر خلاف تصوری که خیلیها دارن، راهاندازی یه کسبوکار اینترنتی، کار سختی نیست؛ ولی خب، به موفقیت رساندن اون، آسان نیست! خیلیها با خودشون این جوری فکر میکنن که یه کسبوکار اینترنتی، یکی از جذابترین شغلهای دنیا ئه؛ چون توی هر شرایطی میتونه براشون پولسازی کنه و خب، من هم این رو قبول دارم؛ ولی زمانی که شما بتونید اون رو به یه موفقیت نسبی برسونید. بنابراین، اون چیزی که برای من، بیشتر از بقیه اهمیت داره، این ئه که بتونیم یه کسبوکار اینترنتی رو به طور اصولی راهاندازی کنیم و بعد، اون رو به موفقیت برسونیم.
برای همین، توی این نوشته از کارنتا بلاگ، میخوام که چند گام ضروری برای راهاندازی یه کسبوکار اینترنتی رو با هم بررسی کنیم؛ چون به شدت اعتقاد دارم که «خشت اول گر نهد معمار کج، تا ثریا میرود دیوار کج».
شاید شما هم میدونید که یکی از سریعترین روشهای کسب درآمد، این ئه که برای خودمون یه کسبوکار آنلاین رو راهاندازی کنیم. چون بدون داشتن سرمایهی زیاد، بدون داشتن نیرو و دفتر کار، بدون داشتن مجوزهای عجیب و حتی بدون داشتن یه ایدهی ناب و داشتن محصول یا خدمت خاص، میتونیم یه کسبوکار اینترنتی رو راهاندازی کنیم و ازش کسب درآمد کنیم. ولی خب، تصور بدی که خیلیها دارن، این ئه که فکر میکنن راهاندازی یه کسبوکار اینترنتی، چیز خیلی سختی ئه!
البته این تصور، بیشتر به دلیل ندونستن ئه. معمولاً اونها همیشه این سوالها رو توی ذهن خودشون تکرار میکنن؛ این که یه کسبوکار اینترنتی چیه؟ چطور بدون سرمایهی زیاد، یه کسبوکار اینترنتی رو راهاندازی کنیم؟ چطور بدون داشتن یه ایدهی خاص، یه کسبوکار اینترنتی رو راه بندازیم؟ چطور تنهایی و بدون دفتر کار و در خانه، کسبوکار اینترنتی ام رو آغاز کنم؟ وقتی که این سوالها رو همیشه با خودمون تکرار کنیم، حتماً گیج میشیم و در آخر هم فکر میکنیم که راهاندازی یه کسبوکار اینترنتی، کار هر کسی نیست!
برای همین، من میخوام که توی یه سری از نوشتهها، پاسخ این سوالهای شما رو بدم و در واقع، یه نقشهی راه رو برای ساخت کسبوکار اینترنتی تون بهتون بدم. پس، بهتون پیشنهاد میکنم که علاوه بر این نوشته، بقیهی نوشتههای مرتبط رو هم بخونید و بررسی کنید.
قبل از این که اون چند تا گام ضروری رو برای راهاندازی یه کسبوکار اینترنتی با هم بررسی کنیم، باید ببینیم که یه کسبوکار آنلاین، چی هست و چی نیست. برخیها فکر میکنن که به کسب درآمد از اینترنت، کسبوکار اینترنتی گفته میشه؛ در حالی که این جور نیست. کسبوکار اینترنتی، کسبوکاری ئه که صاحب اصلی اون، خودتون هستید و از طریق اون، یه درآمد پایدار و ثابتی داشته باشید. حتی اگر محصولهای شرکت یا فرد دیگهای رو بفروشید، باید صاحب اصلی بستر کسبوکار خودتون باشید.
برای نمونه، اگر شما یه وبسایت دارید که در اون دارید محصولهای یه شرکت دیگه رو به صورت واسطهای میفروشید، شما یه کسبوکار اینترنتی دارید؛ ولی خب، اگر کار شما تولید کردن محتوا ئه، شما فقط یه کار اینترنتی دارید؛ نه یه کسبوکار اینترنتی. کسبوکار اینترنتی، یه نام و یه هویت داره؛ ولی یه کار اینترنتی، این جوری نیست.
برای همین ئه که داشتن یه کار یا شغل اینترنتی، سادهتر از داشتن یه کسبوکار اینترنتی ئه و موفق شدن در اون هم سادهتر ئه. شما برای داشتن یه کسبوکار اینترنتی موفق باید مراحلی رو طی کنید و یه سری مسائل رو بررسی کنید.
مثلاً شما باید بدونید که مخاطبهای شما دقیقاً به چه چیزهایی نیاز دارن یا این که رقیبهای شما دارن چی کار میکنن. آیا تا حالا تونستهاند که نیاز مخاطب شون رو برطرف کنن؟ البته شما باید در ادامهی کسبوکار تون هم اصولی رو رعایت کنید. مثلاً شما نمیتونید که در هر جایی، بازاریابی و تبلیغ کنید و شاید در اون روش، براتون بازگشت سرمایه و بازگشت هزینه نداشته باشه؟
برای همین ئه که من همیشه میگم که راهاندازی یه کسبوکار اینترنتی، کار سختی نیست؛ ولی به موفقیت رساندن اون، کار سادهای نیست. البته این حرف من هم به این معنی نیست که داشتن یه کسبوکار اینترنتی موفق، کار هر کسی نیست! برای همین ئه که میخوام توی کارنتا، اصولی رو بهتون بگم که کسبوکار تون رو موفق کنه. ولی این نکته رو هم بدونید که نیازی نیست که همهی موردها رو در ابتدای راهاندازی کسبوکار آنلاین تون بدونید؛ بلکه شما میتونید به مرور و در داخل کار، اونها رو کمکم یاد بگیرید. پس، خواهش میکنم که کمالگرایی رو کنار بذارید و کار تون رو آغاز کنید.
البته من باید یه نکتهی دیگه رو هم بهتون بگم؛ این که ما میخوام توی این نوشتهها بگیم که چطور با یه هزینهی کم و با سرمایهی کم، کسبوکار اینترنتی مون رو خودمون راهاندازی کنیم؛ بنابراین، حالا نباید هرگز به فکر راهاندازی اپلیکیشنهای موبایلی خاص یا فروشگاههای اینترنتی پر از کالا (مانند دیجیکالا) باشید.
نخستین کاری که باید برای راهاندازی یه کسبوکار اینترنتی انجام بدید، این ئه که تواناییهای خودتون رو شناسایی کنید. شما باید ببینید که چه تواناییهایی دارید؛ چون باید از اونها در راهاندازی و مدیریت کسبوکار تون استفاده کنید. همچنین، شما باید ببینید که چه تواناییهایی رو ندارید که باید داشته باشید. مثلاً اگر شما فن بیان خوبی دارید، یه توانایی خوب ئه؛ ولی اگر اون رو ندارید، نمیتونید یه مدرس اینترنتی خوبی بشید. اگر شما میتونید خوب بنویسید، این هم یه توانایی خوب ئه. اگر فتوشاپ رو هم بلد هستید، حتماً در کسبوکار اینترنتی تون به درد تون میخوره.
بنابراین، اولین کاری که باید بکنید، این ئه که تواناییها تون رو بشناسید تا با توجه به همین تواناییها، حوزهی کاری تون رو انتخاب کنید. مثلاً اگر شما هیچ سررشتهای از گوشیهای موبایل ندارید، چطور میتونید وارد این حوزهی کاری بشید؟ البته اگر تواناییهای کمی دارید، ایرادی نداره؛ چون شما میتونید با آموزش دیدن یا کارآموزی کردن و مشورت با افراد متخصص و باتجربه، اون توانایی دلخواه تون رو به دست بیارید.
بنابراین، اون چیزی که در این جا، مهم هست، این ئه که بدونیم چه چیزی داریم و چه چیزی نداریم. شاید شما بخواید که برای پستهای سایت تون، تصویری رو ویرایش کنید، پس باید فتوشاپ رو بلد باشید. شاید هم بخواید که سایت تون رو خودتون راهاندازی کنید. پس، باید به یکی از CMSهای پرطرفدار، آشنا باشید (مانند وردپرس). همین جا بهتون پیشنهاد میکنم که اگر میخواید سایت تون رو خودتون راهاندازی کنید، دورهی «طراحی و ساخت وبسایت؛ بدون کدنویسی» رو تهیه کنید.
شاید هم حالا دارید به خودتون میگید که توانایی و تخصص خاصی ندارید و از خودتون میپرسید که باید چی کار کنید؟ آیا حتماً باید فلان چیزها رو بلد بود؟ بله؛ برای مدیریت و راهاندازی یه کسبوکار اینترنتی، شما باید تواناییها و تخصصهای حداقلی رو داشته باشید. البته چیز سختی نیست؛ فقط باید برای چند روز، در هر روز، بخشی از زمان تون رو برای یادگیری بذارید. پیشنهاد میکنم که این نوشته رو هم بخونید: «چطور بدون هیچ تخصصی، یه کسبوکار اینترنتی راهاندازی کنیم؟».
دومین کاری که برای راهاندازی یه کسبوکار اینترنتی باید انجام بدید، این ئه که حوزهی کاری تون رو انتخاب کنید؛ یعنی این که مشخص کنید که میخواید توی چه کاری، فعالیت داشته باشید.
یه اشتباه که برخیها میکنن، این ئه که فکر میکنن منظور از انتخاب حوزهی کاری، یعنی این که حتماً باید یه ایدهی ناب داشته باشیم که تا حالا کسی اون رو اجرا نکرده! در حالی که هرگز منظور من، این نیست. مگر در دنیا کلاً چند تا ایدهی ناب میشه پیدا کرد؟ در واقع، خیلی وقتها، ایده، چیز مهمی نیست؛ بلکه اجرای درست و خوب اون ایده است که مهم ئه. کمبودی که من، خیلی وقتها توی حوزههای کاری مختلف میبینم، همین اجرا نکردن درست ئه.
در کل، ما میتونیم با توجه به دو مورد، حوزهی کاری مون رو انتخاب کنیم:
برخیها هستن که فقط علاقهمند بودن رو مهم میدونن و برخیها هم هستن که فقط تخصص و توانایی شون رو مهم میدونن؛ در حالی که باید به هر دو تای اینها توجه کنید؛ چون حتی اگر شما تخصص زیادی رو هم داشته باشید؛ ولی دیگه اون کار رو دوست نداشته باشید، حتماً نمیتونید توی اون کار، موفق بشید. اگر هم به کاری علاقه داشته باشید؛ ولی تخصص و توانایی لازم اش رو نداشته باشید، حتماً شکست میخورید. پس، باید به هر دو تا مورد توجه کنید.
البته یاد تون باشه که شما باید از کاری که بهش علاقه دارید، کسب درآمد کنید. در واقع، علاقه داشتن، اهمیت بیشتری رو داره؛ چون تخصص رو میشه یاد گرفت؛ ولی علاقه رو نمیشه به این سادگیها ایجاد کرد.
اگر ما تخصص و توانایی داریم و بهش هم علاقه داریم، کار مون برای انتخاب حوزهی کاری مون، ساده میشه. مثلاً فرض کنید که شما یکی از زبانهای برنامهنویسی وب یا موبایل رو بلد اید؛ ولی خب، حالا میخواید که کسبوکار آنلاین خودتون رو هم راهاندازی کنید. پس، یکی از کارهایی که میتونید بکنید، این ئه که یه سایت آموزشی بزنید و آموزشهای تون رو بفروشید. در کنار اش هم میتونید پروژههای بیشتری رو بگیرید.
البته گاهی هست که ما تخصص خاصی نداریم و به چند تا موضوع علاقه داریم؛ ولی نمیدونیم که باید کدوم رو انتخاب کنیم و نمیدونیم که حالا چه جایگاهی داره و آیندهی شغلی هر کدوم شون چطور میشه؟ برای همین، باید به روشهای زیر، جستجو کنیم و در نهایت، یکی از اون حوزههایی که بهش علاقه داریم رو انتخاب کنیم:
ابزار Google Trends یکی از ابزارهایی ئه که ما میتونیم باهاش بفهمیم که چقدر حوزهی کاری دلخواه ما خواهان داره. در واقع، ما میتونیم بفهمیم که مردم، چقدر دربارهی اون حوزهی کاری، در گوگل سرچ میکنن. البته این موضوع نمیتونه جواب نهایی رو به شما بده؛ چون شاید شما بخواید در حوزهای فعالیت کنید که حالا طرفدار زیادی نداره؛ ولی در آینده این طور نیست. شاید هم شما بخواید که در حوزهای فعالیت کنید که رقابت زیادی در اون نیست.
روی هم رفته، برای استفاده از این ابزار، کلمههایی که فکر میکنید مخاطبهای شما دربارهی اون حوزهی کاری تون سرچ میکنن، پیدا کنید و در Google Trends استفاده کنید تا ببینید که هر کدوم شون، چقدر در سرچها، طرفدار دارن.
البته شما میتونید از کارهای خلاقانه هم استفاده کنید؛ مثلاً برای این که بفهمید توی حوزهی فروش کفش، کدوم نوع از کفشها، طرفدار بیشتری دارن، میتونید از سایتهای فروشگاهی اینترنتی استفاده کنید و پرفروشترینها رو پیدا کنید. همین کار رو میتونید برای پیدا کردن کتابهای پرفروش در سایتهای فروش کتاب انجام بدید.
یه کار دیگهای که میتونید شما انجام بدید، این ئه که محصولهای دیگران رو به صورت واسطهای بفروشید. این روش برای زمانی خوب ئه که شما تخصص خاصی ندارید و نمیخواید برای یادگیری تخصصهای زمانبر، زمان بذارید. بنابراین، به روشهایی که در بالا گفتم میتونید محصولهای پرطرفدار رو پیدا کنید و فروشندههای اصلی رو هم پیدا کنید و محصولها شون رو بفروشید. به این کار، همکاری در فروش گفته میشه.
یکی از کارهایی که باید قبل از راهاندازی یه کسبوکار اینترنتی انجام بدیم، پیدا کردن یه نیاز ئه؛ یعنی باید هدف کسبوکار مون، این باشه که یه نیاز رو رفع کنه. در واقع، یکی از هدفهای بررسی رقیبها هم این ئه که ببینیم آیا اونها، اون نیاز رو به خوبی پاسخ دادهاند یا نه؟
ولی خب، در این جا، بیشتر کسانی که میخوان به کسبوکار اینترنتی رو راهاندازی کنن، به یه اشتباه دچار میشن. اونها قبل از این که نیاز مخاطبهای هدف شون رو به درستی شناسایی کنن، به فکر حل کردن مشکل میافتن؛ یعنی بدون توجه به این که محصول شون رو چه کسانی استفاده میکنن، اون رو تولید میکنن. برای همین، شاید اون محصول به فروش نره و یه ورشکستگی کوچک یا بزرگ رو به دنبال داشته باشه.
برای همین، همیشه باید به حرف مخاطبهای هدف مون، گوش کنیم؛ به ویژه قبل از راهاندازی یه کسبوکار اینترنتی و قبل از ساخت محصول مون. حالا شاید سوال کنید که چطور باید حرف مخاطبها رو بشنویم و چطور باید یه نیاز واقعی رو شناسایی کنیم؟ پاسخ این سوال، ساده است: با بررسی رقیبها و شاید همکارها مون در اون حوزهی کاری.
مثلاً شما میتونید به سایتهای انجمن یا تالار گفتگو برید نظر کاربرها رو در اون جا بررسی کنید؛ یا این که میتونید به شبکههای اجتماعی و گروههای موجود در پیامرسانها برید و نظر کاربرها رو در اون جا هم بررسی کنید. حتی شما میتونید کلمههای کلیدی مورد نظر تون رو در گوگل، جستجو کنید و ببینید که آیا کسبوکارهایی هستن که دارن به اون نیاز مد نظر تون پاسخ میدن و اون رو رفع میکنن؟
اون جوری میتونید سایتهای رقیبها تون رو پیدا کنید و حتی اگر اپلیکیشن موبایل دارن، اونها رو هم بررسی کنید تا ببینید که آیا اونها تونستهاند مشکل مخاطبها رو رفع کنن. در بیشتر زمانها، شما میتونید از کامنتها و دیدگاههای کاربرها در صفحهی محصولها، این رو بفهمید. در لابهلای دیدگاهها هم میتونید نیازهایی رو شناسایی کنید که هنوز برطرف نشدهاند. مثلاً شاید یه نفر گفته که «ای کاش فلان چیز رو هم داشتید!». این جمله داره به ما یه نیاز رو میگه. حالا این که اون نیاز، چقدر قوی هست که بتونیم روی اون، سرمایهگذاری کنیم، باید بررسی بشه!
بنابراین، بررسی و تحلیل رقیبهای کسبوکار تون، یکی از مهمترین کارهایی ئه که شما باید پیش از راهاندازی یه کسبوکار اینترنتی، اون رو انجام بدید. پس، حتماً چه توی موتورهای جستجو (مانند گوگل) و چه توی بازارچههای اپلیکیشنهای موبایل (مانند کافهبازار) دنبال رقیبها تون بگردید و اونها رو تحلیل و واکاوی کنید. حالا شاید بپرسید که چطور باید سایت رقیبها ام رو بررسی کنم؟
اگر میخواید که جواب این سوال تون رو بگیرید و برای بررسی دقیقتر این موضوع، پیشنهاد میکنم که این نوشته رو بررسی کنید: «تحلیل رقبا در کسبوکار اینترنتی رو چطور باید انجام بدیم؟». توی این نوشته رو طور دقیق، گفتهام که چطور باید سایت رقیب رو تحلیل کرد!
من فکر میکنم که با راهاندازی یه وبسایت، تازه تعامل هدفمند با مخاطبها آغاز میشه؛ ولی خب، قبل از اون، باید برای وبسایت تون به اندازهی کافی، محتوا تولید کرده باشید؛ چه محتوای رایگان برای اعتمادسازی و چه محتوای پولی برای فروش. بعد از این که محتوای خودتون رو آماده کردید، تازه نوبت به راهاندازی وبسایت تون میرسه.
البته برای راهاندازی یه سایت، نیازی نیست که هزینهی زیادی بکنید! برای این که بتونید راهاندازی یه کسبوکار اینترنتی رو با کمترین هزینه انجام بدید، باید خودتون دست به کار بشید. اگر توانایی و علاقه و زمان لازم برای یادگیری رو دارید، پس باید خودتون یاد بگیرید و خودتون سایت تون رو بسازید. اون جوری، شما میتونید وبسایت فروشگاهی یا وبلاگی خودتون رو به سادگی طراحی کنید.
در کل، برای طراحی سایت تون، شما میتونید به یکی از این سه روش، عمل کنید:
روش اول، کمترین هزینه و روش سوم، هزینهی متوسط و روش دوم هم بیشترین هزینه رو داره. اگر من بخوام بهتون پیشنهاد بکنم، روش اول رو پیشنهاد میکنم. البته به شرطی که ایدهی شما برای کسبوکار اینترنتی تون، ایدهی خاصی نباشه که نیاز به برنامهنویسی از صفر باشه.
بنابراین، در ابتدای کسبوکار تون، شما میتونید از سایتسازها یا CMSها برای طراحی سایت تون استفاده کنید. سایتسازها برای کسانی که دانش و تجربهی کافی در طراحی سایت ندارن، بهترین گزینه است. برای سایتهای معمول، همه چیز در سایتسازها آماده است و شما فقط باید از امکانات اونها استفاده کنید و اونها رو ویرایش کنید. ما چند تا سایتساز ایرانی هم داریم که میتونید جستجو کنید و اونها رو پیدا کنید. در سایتسازها فقط با چند تا کلیک ساده، شما میتونید سایت تون رو به سلیقهی خودتون راهاندازی کنید.
ولی خب، اگر زمان و حوصله ی یادگیری رو دارید، من پیشنهاد میکنم که از وردپرس برای طراحی سایت تون استفاده کنید. چون وردپرس، هم یادگیری سادهای داره و هم کار کردن با اون، ساده است. برای همین هم یکی از بهترین سیستمهای سایتساز محبوب و رایگان در دنیا شده. در وب فارسی هم سایتهای زیادی هستن که وردپرس رو آموزش میدن که شاید بیشتر اونها هم رایگان هستن. شما با وردپرس میتونید بیشتر سایتهای دنیا رو بسازید؛ چه یه سایت فروشگاهی و چه یه سایت وبلاگی و شرکتی و…
بنابراین، طراحی سایت، کار سختی نیست و فقط کافی ئه که وردپرس رو یاد بگیرید. توی کارنتا هم یه دورهی آموزشی برای این کار هست که میتونید اون رو تهیه کنید؛ دورهی «طراحی و ساخت وبسایت؛ بدون کدنویسی».
شاید بپرسید که چرا بهتر ئه که خودمون، طراحی سایت مون رو انجام بدیم؟ یکی از دلیلها اش، این ئه که اگر زمان و حوصلهی این کار رو نداشته باشید، باید برای طراحی اون، هزینه کنید و اگر مشکلی برای سایت تون پیش بیاد یا بخواید که تغییری در سایت تون بدید، باز هم باید براش هزینه کنید. برای همین، اگر این طور پیش بره، باید هزینههای ریز و درشت زیادی رو پرداخت کنید؛ ولی اگر طراحی سایت با وردپرس رو خودتون یاد بگیرید، در هزینهها تون خیلی صرفهجویی میکنید.
علاوه بر اینها، شما که میخواید یه کارآفرین اینترنتی موفق بشید، باید یاد بگیرید که مشکلها تون رو خودتون حل کنید و باید یه وبمستر (مدیر وب) حرفهای بشید و مشکلهای سایت و کسبوکار تون رو تا جایی که میشه، خودتون حل کنید. اینها نکتههای ریزی هست که باید در راهاندازی یه کسبوکار اینترنتی رعایت کنید.
نکتهی دیگهای که در این مورد باید بهش اشاره کنم، کمالگرایی بیهودهای ئه که برخیها بهش دچار میشن. برخیها هستن که در ابتدا، خیلی روی ظاهر سایت شون حساس میشن تا جایی که از وظیفههای اصلی شون دور میشن. بسته به نوع کسبوکاری که شما میخواید راهاندازی کنید، ظاهر سایت شما همین که معمولی باشه، کفایت میکنه و اون چیزی که بیشتر از اون اهمیت داره، محتواهای خوبی ئه که به مخاطبها تون میدید. بنابراین، شکل سایت شما، شاید تا سالها، مهم نباشه؛ این، یه واقعیت ئه که خود من، خیلی طول کشید که بهش برسم.
پس، سعی کنید که یه سایت ساده و البته زیبا و کاربرپسند رو طراحی کنید و دیگه بعد از اون، برید سراغ کارهای مهمتری که باید انجام بدید؛ چون اون کارها هستن که برای شما، فروش بیشتر و اعتبار بیشتری میآرن. بعد از مدتی هم اگر نیاز شد، ظاهر سایت تون رو بهتر میکنید. پس، خیلی گیر ندید و شروع کنید.
فکر نمیکنم که کسی باشه که هنگام راهاندازی یه کسبوکار اینترنتی، به فروش و پول درآوردن، فکر نکنه! چون اگر کسبوکاری باشه که فروش نداشته باشه، پس انگار که نیست و بعد از مدتی هم میمیره و حتی از یاد کسی که اون رو راه انداخته هم میره. برای همین، خیلی باید به فروش کسبوکار اینترنتی تون فکر کنید و برای برنامه و استراتژی (راهبرد) داشته باشید.
برای این که کسبوکار اینترنتی تون رونق داشته باشه، شما باید بتونید که محصولها تون رو به مخاطبها تون به خوبی بفروشید که باید برای این کار، استراتژی داشته باشید و این استراتژی، بر اساس دو تا مورد زیر، انتخاب میشه:
بنابراین، با توجه به این دو تا عامل، باید روش بازاریابی اینترنتی تون رو انتخاب کنید و برای فروش محصولها تون، روی اونها تمرکز کنید. مثلاً برای سرمایهگذاری بلندمدت، شما میتونید روی بازاریابی محتوا و سئو (بهینهسازی سایت) تمرکز کنید؛ ولی اگر زودتر میخواید که جواب بگیرید، میتونید از تبلیغات استفاده کنید (مانند تبلیغات کلیکی).
ولی خب، فارغ از این که از کدوم روش در بازاریابی تون استفاده میکنید، موردهایی هستن که مهمتر اند. برای نمونه، قبل از انجام هر فعالیت بازاریابی، شما باید بتونید که محصول تون رو به خوبی و به درستی به مخاطبهای خودتون معرفی کنید. باید بهشون اطمینان بدید که محصول شما، همون چیزی ئه که اونها نیاز دارن و بعد از خرید، هرگز پشیمان نمیشن. برای همین، باید اعتمادسازی کنید تا مخاطبها بهتون اعتماد کنن و محصول تون رو از شما بخرن و حتی اون رو به دیگران هم معرفی کنن.
اگر شما بتونید که اعتماد مخاطبها تون رو جلب کنید و نیاز شون رو به درستی برطرف کنید، این یعنی همون برندسازی! متاسفانه خیلیها فکر میکنن که برندسازی، یعنی این که همه جا، اسم کسبوکار ما دیده بشه؛ برای همین، فکر میکنن که برندسازی فقط با تبلیغ زیاد و انبوه، ایجاد میشه. ولی باید بدونید که اگر شما نتونید که به خوبی اعتمادسازی کنید، نمیتونید برندسازی کنید.
شما باید خودتون رو متخصص اون کار، معرفی کنید و مخاطبهای شما باید شما رو به عنوان یکی از مرجعهای اون کار بشناسن. برای همین، باید محتواهای ارزشمندی رو بهشون بدید؛ محتواهای رایگانی که شاید ارزش فروختن هم دارن. این، یکی از بهترین راههایی ئه شما میتونید اعتمادسازی کنید. زمانی که این طور رفتار کنید، دیگه مخاطبهای شما با چشم بسته، پیشنهادهای شما رو قبول میکنن و این، یعنی همون برندسازی.
من پیشنهاد میکنم که به برندهای بزرگ، نگاه کنید و ببینید که اونها چه کارهایی کردهاند و چطور تونستهاند نام تجاری خودشون رو محبوب کنن. البته در این مورد، حرفهای زیادی هست که باید گفت؛ ولی خب، زمان زیادی نیاز داره. برای همین، به همین چند نکته بسنده میکنم و سعی میکنم که آموزشهای بعدی، بیشتر توضیح بدم.
توی بحث راهاندازی یه کسبوکار اینترنتی، موضوعی که همیشه ما رو درگیر میکنه، فقط کسب درآمد نیست؛ بلکه ما میخوایم که یه درآمد ثابت و پایداری رو داشته باشیم. برای همین، تا زمانی که سایت ما، ترافیک و ورودی خوبی رو نداشته باشه، نمیتونه ما رو به اون درآمد ثابت مون برسونه که بتونیم روی اون، حساب کنیم.
اون ترافیک و ورودی سایت رو ما میتونیم هم با هزینه کردن (تبلیغ کردن) و هم با روشهای دیگه به دست بیاریم که رایگان هم هستن؛ البته روشهای رایگان، زمان بیشتری رو نسبت به تبلیغ کردن، از ما میگیره. این دیگه به استراتژی ما بستگی داره که چطور بخوایم ترافیک ورودی مون رو به دست بیاریم.
البته این نکته رو هم در نظر داشته باشید که برای داشتن یه درآمد پایدار، باید ترافیک پایداری رو هم به سایت مون داشته باشیم؛ یعنی اگر فقط از تبلیغ کردن استفاده کنیم، بعد از این که تبلیغ رو متوقف کنیم، دیگه ترافیکی رو هم به سایت مون نداریم. پس، در کنار تبلیغ کردن، باید دنبال روش دیگهای باشیم که بتونیم اون ترافیک رو به سایت مون داشته باشیم و به این زودیها هم قطع نشه. یکی از اون کارهایی که باید بکنیم، سئو و بهینهسازی سایت ئه.
سئو یعنی این که محتوای سایت مون رو برای موتورهای جستجو (مانند گوگل) بهینه کنیم تا اگر کاربر، فلان کلمههای کلیدی مربوط به محتوای ما رو سرچ کرد، محتوای ما بهش نشون داده بشه. در واقع، ما در سئو باید به موتور جستجو اثبات کنیم که در فلان کلمههای کلیدی، محتوای ما از بقیه بهتر ئه و محتوای ما رو در نتیجهی جستجوها نشان بده. اون جوری میشه که ترافیک هدفمندی رو به سایت مون جذب میکنیم؛ چون هدف مون این ئه که در فلان کلمههای کلیدی، ورودی داشته باشیم.
مثلاً فرض کنید که شما یه سایت فیزیوتراپی دارید و میخواید که در کلمهی کلیدی «درمان ستون فقرات» از گوگل، ورودی بگیرید. برای همین، باید یه محتوای خوب دربارهی اون کلیدواژه بنویسید و اون رو سئو کنید. اگر همین کار رو برای بقیهی کلیدواژههایی که براتون اهمیت داره، انجام بدید، به طور رایگان از گوگل و موتورهای جستجو، ورودی هدفمند میگیرید. یعنی دیگه هر کسی به سایت تون نمیآد؛ بلکه کسانی به سایت شما وارد میشن که اون کلمههای کلیدی رو جستجو کنن.
ولی خب، سئو کردن هم خیلی ساده نیست؛ چون هم زمان میبره و هم موردهایی هست که باید بدونید و رعایت کنید و شک نکنید که به آموزش نیاز داره. البته یه سری چیزها هست که به سئوی سایت تون، خیلی کمک میکنه. این که مثلاً سرعت سایت تون بالا باشه یا این که سایت شما، محبوب باشه و خیلیها بدون سرچ کردن، وارد سایت شما بشن.
یکی دیگه از کارهایی که میتونید برای جذب ترافیک هدفمند انجام بدید، استفاده از سایتهای اشتراک ویدیو ئه؛ یعنی شما ویدیوهای آموزشی رایگانی رو بسازید و اونها رو در سایتهای اشتراک ویدیو (مانند یوتیوب، آپارات، نماشا و…) قرار بدید و از کسانی که اون ویدیو رو میبینن بخواید که به سایت تون بیان. اون جوری هم جذب ترافیک هدفمند دارید.
توی راهاندازی یه کسبوکار اینترنتی، اگر بخوام که بهترین روش جذب مخاطب هدفمند و افزایش بازدید سایت رو بگم، بازاریابی محتوایی رو نام میبرم. بازاریابی محتوایی باعث میشه که شما بتونید مخاطبهای واقعی کسبوکار تون رو به دست بیارید. بازاریابی محتوایی یعنی این که برای رفع نیازهای مخاطبها، محتواهایی رو تولید کنیم؛ البته این محتوا میتونه انواع مختلفی داشته باشه که به استراتژی شما و نوع کسبوکار شما بستگی داره:
بنابراین، در بازاریابی محتوایی، تمرکز ما روی جذب مخاطب نیست؛ بلکه تمرکز ما روی رفع نیازهای مخاطبها ئه که البته وقتی که نیاز مخاطب ما رفع بشه، به کسبوکار ما هم جذب میشه.
اتفاقاً همین روش باعث موفقیت دیجیکالا (بزرگترین فروشگاه اینترنتی ایران) شد و هنوز هم داره از همین روش استفاده میکنه. در واقع، دیجیکالا تلاش میکنه که به مشتریهای احتمالی اش کمک کنه تا بهترین انتخاب رو داشته باشن و همین کمک کردن رو با بازاریابی محتوایی انجام میده. وقتی که کاربر ببینه که یه سایتی داره صادقانه مشکل اش رو رفع میکنه، پس به احتمال زیاد هم از اون، خرید میکنه.
شما هم میتونید از این روش استفاده کنید و روزانه هزاران مشتری احتمالی رو به سایت و کسبوکار اینترنتی تون جذب کنید. البته در بازاریابی محتوایی، نیازی نیست که به دنبال مشتری بگردید، بلکه خود اونها شما رو پیدا میکنن. فرق بین تبلیغ با بازاریابی محتوایی، دقیقاً در این ئه. در بازاریابی محتوایی نیازی نیست که به مشتری التماس کنید تا از شما خرید کنه. اونها خودشون میدونن که باید از شما خرید کنن؛ چون از قبل، حسن نیت شما رو دیدهاند و بهتون اعتماد دارن.
البته در بازاریابی محتوایی باید دقت کنید که هرگز نباید از محتوای کپی استفاده کنید؛ چون این کار باعث از بین بردن چهرهی شما در بین مخاطبها میشه و در آینده، براتون دردسرساز میشه. همچنین، محتواهای رایگانی که در اختیار مخاطبها قرار میگیره، باید باکیفیت باشه؛ چون همین محتوای رایگان ئه که کاربر رو جذب سایت شما میکنه. اگر خواستید که ویدیوهای آموزشی با فیلمبرداری از صفحه نمایش رایانه تون بسازید، پیشنهاد میکنم که این مطلب رو هم بررسی کنید: «ساخت آموزش ویدیویی با فیلمبرداری از دسکتاپ»
یکی دیگه از روشها برای جذب ترافیک هدفمند، استفاده از شبکههای اجتماعی ئه. امروزه، دیگه خیلی از مردم، بیشتر وقت شون رو در شبکههای اجتماعی میگذرونن و خودشون رو در اون جا سرگرم میکنن. شما هم مطمئن باشید که شاید بیشتر مخاطبهای شما در شبکههای اجتماعی محبوب (مانند اینستاگرام) باشن. بنابراین، استفاده از رسانههای اجتماعی موبایلی، هر روز، بیشتر و بیشتر میشه. برای همین، بهتر ئه که شما هم از همین حالا به فکر مخاطبهای موبایلی تون باشید.
خیلی از برندهای بزرگ دنیا هم این موضوع رو درک کردهاند و برای این که مخاطبها شون به سادگی بتونن باهاشون در ارتباط باشن، برای کسبوکار شون، اپلیکیشن موبایل هم ساختهاند و در اختیار شون قرار دادهاند. برای نمونه، دیجیکالا و دیوار و…
البته به این نکته هم دقت داشته باشید که درست ئه که شاید مخاطبهای کسبوکار اینترنتی شما در شبکههای اجتماعی حضور داشته باشن؛ ولی دلیل نمیشه که شما بستر اصلی کسبوکار تون رو در شبکههای اجتماعی بنا کنید؛ چون شبکههای اجتماعی، وضعیت پایداری ندارن و شاید هم بعد از چند سال، دیگه نباشن. امروز هستن و شاید فردا نباشن. بنابراین، حداقل باید یه سایت داشته باشیم و از موتورهای جستجو غافل نشیم. علاوه بر اون، برای رشد کسبوکار مون و برندسازی، در شبکههای اجتماعی پرطرفدار هم حضور داشته باشیم.
پس، یاد تون باشه که شبکههای اجتماعی به بیشتر دیده شدن مون کمک میکنه و برای ما که هدف مون، راهاندازی یه کسبوکار اینترنتی ئه، نباید بستر اصلی کسبوکار مون باشه؛ چون ما هم باید برای خودمون، هویت و جایی داشته باشیم تا بتونیم بیشتر اعتمادسازی کنیم.
آخرین گام که باید در راهاندازی یه کسبوکار اینترنتی بهش توجه کنید، این ئه که مشتریها تون رو وفادار کنید. در واقع، دوام آوردن و زنده موندن یه کسبوکار اینترنتی، به مشتریهای اون بستگی داره. اگر میخواید که یه کسبوکار رو به پیشرفتی داشته باشید، حتماً باید یه مشتریها تون اهمیت بدید و اونها براتون در اولویت باشن؛ چون موفقیت شما در کسبوکار اینترنتی تون، 100% به مشتریهای شما بستگی داره.
اگر مشتریها تون رو راضی نگه دارید، مطمئن باشید که همون مشتریها، مشتریهای جدیدی رو براتون میآرن. خیلی از برندها و کسبوکارهای موفق دنیا، در واقع، دارن از همین نکته استفاده میکنن که تونستهاند به موفقیت برسن و معروف بشن. چون اونها میدونن که جذب مشتری جدید، همیشه هزینهی خیلی بیشتری نسبت به نگهداری مشتریهای فعلی شون داره. برای همین، بیشتر تمرکز شون رو روی نگهداری از مشتریها شون میذارن.
یکی از بهترین تبلیغاتی که در کسبوکارها هست و همه دوست دارن که به اون مرحله برسن، تبلیغ دهان به دهان هست؛ یعنی این که خود مشتریهای فعلی تون دربارهی شما به بقیه هم بگن و شما رو معرفی کنن. این نوع تبلیغ، تاثیر بیشتری داره؛ چون مردم به حرف دوستها و آشناها شون بیشتر از تبلیغهای اینترنتی و غیر اینترنتی توجه میکنن. البته تا زمانی که شما، مشتریهای راضی نداشته باشید، چنین چیزی رخ نمیده.
بنابراین، یکی از بزرگترین هدفهای شما در کسبوکار اینترنتی تون، این ئه که مشتریهای تون رو به مشتریهای همیشگی تبدیل کنید. برای این کار باید نکتهها و موردهایی رو رعایت کنید. اول این که شما باید محصولهای باکیفیتی رو به مشتریها تون بدید و علاوه بر کیفیت خوب، باید پشتیبانی خوب و صبورانهای رو هم داشته باشید. شما باید در هر شرایطی، پاسخگوی مشتریها تون باشید و نباید فراموش کنید که شما وظیفه دارید که مشکل اونها رو حل کنید. مثلاً شما میتونید قسمتی از سایت تون رو برای پرسش و پاسخ با مشتریها تون اختصاص بدید.
یکی دیگه از نکتههایی رو که باید رعایت کنید، نحوهی تبلیغنویسی دربارهی محصول تون ئه. باید تا جایی که میشه، خیال مشتری رو راحت کنید. مثلاً تضمین بدید که بدون شرط، بازگشت وجه دارید یا این که در ازای خرید هر محصول، بهشون هدیهای رو هم بدید و البته نباید تخفیفهای مناسبتی رو هم فراموش کنید؛ چون به وفادارسازی مشتریها تون کمک میکنه.
من توی این نوشته سعی کردم که قدمهای ضروری برای راهاندازی یه کسبوکار اینترنتی رو به طور خلاصه بهتون بگم و کمی هم دربارهی هر کدوم شون صحبت کردم؛ ولی خب، اگر بخوام که دربارهی هر بخش به طور کامل صحبت کنم، باید چند روز، فقط حرف بزنم. برای همین، جاهایی که میشد، شما رو به نوشتههای دیگه ارجاع دادم؛ ولی بهتون پیشنهاد میکنم که همهی نوشتههای کارنتا رو به دقت بخونید و خودتون پیگیری کنید تا بتونید اون چیزی که در ذهن تون هست رو اجرا کنید.
این نکته رو هم به یاد داشته باشید که شاید راهاندازی یه کسبوکار اینترنتی، به همین سادگی باشه؛ ولی به درآمد رساندن اون، کار آسانی نیست. برای درآمدزایی هر کسبوکار اینترنتی، نیاز به اعتمادسازی ئه و به همین سادگیها نیست که هر کسی که از سایت شما بازدید کرد، مشتری تون بشه. مراحل زیادی باید طی بشه تا بتونید مشتریهای وفاداری رو برای کسبوکار تون جمع کنید. به هر حال، امیدوار ام که این نوشته براتون مفید بوده باشه.
کسبوکار اینترنتی به سن، جنسیت و شرایط زندگی محدود نمیشه. بنابراین، هر کسی که به کسب درآمد از اینترنت، علاقه داشته باشه، میتونه یه کسبوکار اینترنتی داشته باشه؛ حتی اگر هیچ تخصصی در ابتدا نداشته باشه. اینها رو قبلاً توضیح دادهام.
بله؛ همون جور که چند بار هم بهش اشاره کردم، راهاندازی یه کسبوکار اینترنتی، آسان ئه؛ ولی به درآمد رساندن اون، ساده نیست و باید تلاش خیلی بیشتری بکنید. بنابراین، امروزه (با توجه به ابزارهایی که ساخته شده)، هر کسی که اراده کنه، میتونه یه کسبوکار اینترنتی رو راهاندازی کنه؛ ولی خب، به درآمد رساندن اون، به سادگی راهاندازی اون نیست. البته شاید شما از قبل با فروش و چیزهای دیگه آشنایی دارید و یا ارتباطات خوبی دارید و میتونید این کار رو هم به سادگی انجام بدید. خیلی چیزها به خود شما بستگی داره.
بله؛ به لطف شبکههای اجتماعی (مانند اینستاگرام) و پتلفرمها و فروشگاههای اینترنتی بزرگ که میتونید محصولها تون رو در اون بفروشید، شما میتونید با یه هزینهی خیلی کم، کسبوکار آنلاین تون رو راهاندازی کنید.
بله؛ توی خود سایت کارنتا، آموزشهای رایگان زیاد هست که شما میتونید از اونها استفاده کنید. یاد تون باشه که در هر کدوم از آموزشهای کارنتا، تجربههای خودم رو هم گفتهام که میتونه کمک بیشتری بهتون بکنه؛ ولی اگر من بخوام به گذشته برگردم و راهاندازی یه کسبوکار اینترنتی رو از نو یاد بگیرم، حتماً از یه دورهی آموزشی خوب استفاده میکنم؛ چون توی اون دورهی آموزشی، بیشتر چیزهایی که نیاز ئه رو بدون پراکندگی، به من آموزش میدن و دیگه من گیج نمیشم که باید چی کار کنم.
اگر شما بخواید که در شبکههای اجتماعی و فروشگاههای اینترنتی فعالیت کنید و محصولها تون رو بفروشید، نیازی به مجوز ندارید؛ ولی اگر میخواید که سایت داشته باشید، پیشنهاد میکنم که در صورت نیاز، اینماد بگیرید و در سایت ساماندهی هم کسبوکار تون ثبت کنید. البته اگر برای کسبوکار شما نیاز هست.
نه؛ شما میتونید با همون شبکههای اجتماعی و فروشگاههای اینترنتی، کار تون رو شروع کنید؛ ولی اگر هدفهای بلندمدتی دارید و میخواید که اون رو بزرگ کنید، حتماً باید یه وبسایت داشته باشید.
شک نکنید که من برای تکتک محتواهای کارنتا زمان میذارم تا بتونم چیزهای درستی رو بهتون آموزش بدم؛ چون آموزشهای سطحی و پراکنده، به درد هیچ کسی نمیخوره و آدم رو بیشتر گمراه میکنه. اگر شما هم محتواهای من رو دوست دارید و براتون مفید بوده، میتونید با انتخاب یکی از گزینههای زیر، من رو مهمان کنید:
دیدگاه و امتیاز تون رو بذارید