برای استفاده بهتر از سایت، به حساب تون وارد بشید
سلام. امروز، میخوایم دربارهی این صحبت کنیم که آیا ما باید فروش کالا داشته باشیم یا فروش خدمت؟
ببینید! ما میخوایم که کسبوکار مون رو اینترنتی کنیم یا این که یه کسبوکار اینترنتی رو از صفر راهاندازی کنیم. به هر حال، هر کاری که ما میخوایم بکنیم، ما یه فروشنده ایم؛ فروشندهی یه محصول. حالا محصول ما، میتونه کالا باشه یا خدمت. ولی هر کدوم از اینها، چه ویژگیهایی دارن؟ پس، اول، میخوایم بررسی کنیم که فروش کالا یا فروش خدمت، هر کدوم شون به چه چیزهایی نیاز دارن؟
ببینید! اگر شما بخواید که یه کالا بفروشید، با سه تا چیز، درگیر میشید: اولین و شاید مهمترین مورد، این باشه که شما، یه سرمایه نیاز دارید. بالاخره، شما میخواید که یه کالا بفروشید که اگر تولید خودتون نباشه، شما به یه سرمایه نیاز دارید که اون کالا رو بخرید و بعد، با کشیدن یه مبلغ، روی قیمت اون، اون رو با یه سودی بفروشید. پس، اولین مورد، سرمایه هست که شما میخواید.
دومین چیزی که شما بهش نیاز دارید، یه انبار ئه. حالا، انبار، نه این که یه سولهی خیلی بزرگ باشه. به هر حال، بسته به حجم اون کالایی که شما میفروشید، یه جایی رو نیاز دارید که کالا تون رو نگهداری کنید و بعد که فروش رفت، برای اون مشتری تون و کاربر تون ارسال کنید. حالا، شاید انبار شما، یه کنجی از خونه تون باشه و یا نه، واقعاً به جای بزرگی برای انبار کردن کالاها تون نیاز دارید.
سومین چیزی که شما برای فروش کالا، باهاش درگیر میشید، ارسال ئه؛ چیزی که شاید خیلیها، ازش فرار میکنن و خب، خیلیها هم این کار رو دوست دارن. ببینید! به هر حال، کالای شما باید ارسال بشه و به دست مشتری، برسه. پس، شما یه بخش مهمی از زمان تون رو صرف بستهبندی، رفتن به ادارهی پست و پیگیری مرسولهها میکنید. حتی باید بسته به اندازهی کالاتون، باید کارتنهایی رو بخرید تا کالا تون آسیب نبینه و حتی جواب مشتریها رو بدید که چرا اون کالا، هنوز به دست شون نرسیده یا چرا اون کالا، خراب ئه یا شکسته؟ و خب، خیلی از این مسائل که شما توی ارسال و دریافت کالاها تون باهاش درگیر میشید.
پس، فروش کالا، سه تا چیز خیلی مهم رو درگیر میکنه: سرمایه، انبار و ارسال کالا؛
خب، حالا اگر بخوام یه خرده دربارهی تفاوت کالا و خدمت بگم: هر چیزی که قابل لمس باشه، بهش کالا میگن و هر چیزی که قابل لمس نباشه، بهش خدمت میگن که خب، به هر دو تای اینها محصول میگن. یعنی محصول ما، میتونه کالا یا خدمت باشه. مثلاً هدفون، گوشی، فرش و یخچال، یه کالا ئه و مثلاً کسی که داره چیزی رو آموزش میده و در ازای اون آموزش، مبلغی رو دریافت میکنه، در واقع، داره یه خدمت میده. مثلاً کارگزار بیمه هم داره یه خدمت میده و حتی تاکسیهای اینترنتی هم دارن خدمت میدن. تاکسی رو که به ما نمیفروشن، بلکه خدمت شون رو دارن به ما میفروشن.
ولی حالا می خوایم ویژگیهای فروش یه خدمت رو بگیم. قبلا گفتیم که سرمایه، انبار و ارسال، سه تا مورد هستن که توی فروش یه کالا، ما رو درگیر میکنن. ولی توی فروش یه خدمت، چه چیزهایی اهمیت داره؟ مهمترین چیز، توی فروش یه خدمت، داشتن تخصص و مهارت ئه. ببینید! شما، کالا رو میخرید، یه چیزی رو روش میکشی و میفروشی؛ ولی خدمت، این جوری نیست. اگر شما بخواید که یه خدمتی رو بدید، باید یه تخصصی رو داشته باشید.
مثلاً اون کسی که داره زبان انگلیسی رو آموزش میده، در واقع، یه تخصص داره. یا اون کسی که داره طراحی وب رو آموزش میده یا داره انجام میده، در واقع، داره یه خدمت میده. پس، مهمترین چیز توی فروش یه خدمت، این ئه که باید اون تخصص و مهارت اش رو به دست بیارید و تا زمانی که اون رو به دست بیارید، باید براش، زمان بذارید و هزینه کنید. حتی شاید نیاز باشه که براش چند سال زمان بذارید. یعنی اول اش، برای این که بتونی یه خدمتی رو ارائه بدی، باید چند سال هزینه کنی.
در کل، خدمت دادن، یه تخصص و مهارت میخواد که شما باید توی اون زمینهی کاری تون، اون رو به دست بیارید.
حالا، سوالی که هست، این ئه که ما واقعا کدوم اش رو بفروشیم؟ کالا یا خدمت؟
ببینید! هیچ کس نمیتونه بهتون بگه که شما کالا بفروشید یا خدمت و کدوم اش، براتون بهتر ئه؟! اون کسی که باید تصمیم نهایی رو بگیره، خودتون اید؛ ولی ما میتونیم دو تا ویژگی رو توی خودمون بررسی کنیم که ببینیم برای فروش کالا، بهتر ایم یا خدمت؟!
اولین ویژگی، علاقهمندی ئه. حالا، نه این که یه علاقهی نسبی داشته باشی که انگار به همه چیز، علاقه داریم. منظور از علاقه، یعنی این که چقدر براش، شور و شوق داریم؟ یعنی چقدر توی دل مون، بهش شور و شوق داریم؟ اگر اون شور و شوق رو بهش داریم، پس، باید بریم سراغ اش. چه برای کالا و چه برای خدمت. مثلاً من برای کارهای آموزشی، واقعا شور و شوق دارم و دارم این کار رو میکنم؛ ولی یه نفر دیگه شاید باشه که مثلاً به فروش عطر و ادکلن، خیلی علاقه داره، پس، باید بره سراغ اون کار.
به هر حال، باید اون شور و شوق رو داشته باشیم. چرا؟ چون اگر نداشته باشیم، واقعا نمیتونیم سختیها اش رو تحمل کنیم. ببینید! توی راهاندازی یه کسبوکار اینترنتی یا حتی غیر اینترنتی، ما با مشکلهای سخت و زیادی روبرو میشیم که اگر اون شور و شوق رو به کار مون نداشته باشیم، نمیتونیم اون رو تحمل کنیم. ولی اگر اون شور و شوق رو داشته باشیم، شاید یه روز، بیخیال کار مون بشیم؛ ولی روز بعد، دوباره سراغ اش میریم. چون واقعاً دوست اش داریم و عاشق اش هستیم. پس، اول چیز، این ئه که باید ببینیم که به چی علاقه داریم.
دومین ویژگی، این ئه که ببینیم شرایط مون، چه جوری ئه. یعنی چه تخصصی داریم؟ به چه چیزهایی دسترسی داریم؟ چه امکاناتی داریم؟ این سه تا مورد رو در نظر بگیر و بعد، ببین که شرایط ات برای انجام کدوم خدمت یا کدوم کالا، بهتر ئه؟ مثلاً فرض کنید که یه نفر بخواد که به صورت اینترنتی، زعفران بفروشه. خب، حتما دسترسی من که توی تهران هستم، خیلی کمتر از اون کسی ئه که توی خراسان زندگی میکنه. چرا؟ چون زعفران، معمولاً داره اون جا کشت میشه.
یا مثلاً فرض کنید که یه نفر میخواد که طراحی وب بکنه. یعنی مثلاً با PHP و جاوا اسکریپت و بقیه زبانها کدنویسی کنه. من نسبت به آموزش این موضوع، یه تخصصی دارم؛ ولی شما چی؟ اون تخصص رو داری؟ یا برای آموزش یه چیز دیگه، آیا اون تخصص رو داری؟ اصلاً برای آموزش دادن یا ارسال کالا، امکانات اش رو داری؟
وقتی اینها رو بررسی کردی، به این نتیجه میرسی که بری سراغ فروش کدوم کالا یا کدوم خدمت؟ اون جوری، ما میتونیم تصمیم بگیریم که بریم سراغ فروش چه چیزی؟
خب، فکر میکنم که توی این ویدیو، به خوبی، فرق بین کالا و خدمت رو بفهمیدیم و یاد گرفتیم که چطور تصمیم بگیریم که کدوم رو بفروشیم؟
دیدگاه و امتیاز تون رو بذارید