اگر به حوزه‌ی کاری مون در کسب‌وکار اینترنتی علاقه نداشته باشیم!

توی این نوشته می‌خوام بهتون بگم که اگر به کاری که دارید انجام می‌دید، علاقه نداشته باشید، در آینده چه اتفاق‌هایی برای خودتون و کسب‌وکار تون می‌افته و چرا باید به حوزه‌ی کاری مون در کسب‌وکار اینترنتی، علاقه داشته باشیم؟! اگر شما هم می‌خواید که یه کسب‌وکار اینترنتی رو راه‌اندازی کنید و درباره‌ی اون تحقیق کرده باشید، حتماً نوشته‌ها یا ویدیوهایی رو دیده‌اید که بهتون پیشنهاد می‌کنن که حوزه‌ی کاری رو انتخاب کنید که دوست اش دارید و خب، شما هم این نکته رو یه چیز طبیعی می‌دونید و خیلی ساده از کنار اش می‌گذرید؛ ولی غافل اید از این که شاید بعدها خود شما حتی به سراغ کاری برید که هیچ علاقه‌ای بهش ندارید!

اگر یاد تون باشه، اون روزهایی که توی مدرسه یا دانشگاه امتحان می‌دادیم، همیشه از سوال‌هایی نمره نمی‌گرفتیم که موقع مطالعه، اون‌ها رو ساده می‌دونستیم و ازشون رد می‌شدیم یا این که احتمال می‌دادیم که ازشون سوالی نیاد. همین اتفاق توی دنیای کسب‌وکارهای هم می‌افته؛ یعنی ما معمولاً از جاهایی آسیب می‌بینیم که اون‌ها رو ساده می‌دونیم یا اون‌ها رو نادیده می‌گیریم. یکی از اون جاهایی که در ابتدای راه‌اندازی یه کسب‌وکار اینترنتی نادیده گرفته می‌شه و خودمون ازش بی‌خبر هستیم، علاقه داشتن به کاری ئه که انجام می‌دیم یا اون حوزه‌ای ئه که می‌خوایم توش کار کنیم.

حتماً شما هم می‌دونید که خیلی وقت‌ها، وقتی که پای پول به میان می‌آد، ما دیگه از خود بی‌خود می‌شیم و نمی‌دونیم که داریم چی کار می‌کنیم. همین پول و درآمد بیش‌تر، خیلی وقت‌ها ما رو به اشتباه می‌اندازه. همه مون در ابتدای راه‌اندازی کسب‌وکار آنلاین مون می‌دونیم که باید به حوزه‌ی کاری مون علاقه داشته باشیم؛ ولی خیلی‌ها این مورد رو نادیده می‌گیرن؛ چون اون‌ها فکر می‌کنن که اگر ایده‌ی خوبی داشته باشن و پول خوبی رو هم داشته باشن، دیگه همه چیز به خودی خود حل می‌شه!

شاید هم برخی از اون‌ها فکر می‌کنن که حتماً باید وارد حوزه‌ی کاری بشن که پرطرفدار ئه! اون‌ها به خودشون می‌گن که اگر وارد کاری بشن که طرفدار زیادی داره و سرمایه‌ی لازم رو هم داشته باشن، دیگه همه چیز رو دارن و روز به روز پیشرفت می‌کنن. در حالی که هرگز این جوری نیست! اون‌ها شنیده‌اند که اگر وارد حوزه‌های کاری پرسود بشن، دیگه همه چیز، تمام ئه؛ ولی زمانی که کار شون رو آغاز می‌کنن، خیلی زود، متوقف می‌شن.

شاید براتون جالب باشه، ولی من با اطمینان بهتون می‌گم که خیلی از کسانی که یه کسب‌وکار اینترنتی رو راه‌اندازی می‌کنن، علاقه‌ای بهش ندارن. در نتیجه، بعد از مدتی، کار شون رو رها می‌کنن. این رو هم بدونید که یکی از عامل‌های اصلی شکست در کسب‌وکارهای اینترنتی، علاقه نداشتن صاحب کسب‌وکار به حوزه‌ای ئه که انتخاب کرده! چون فقط به دنبال یه کار پرسود و پرطرفدار بوده و فکر می‌کرده که اگر پول زیادی رو هم داشته باشه، همه چیز حل می‌شه.

برای همین، توی این نوشته می‌خوام بهتون بگم که اگر این جوری فکر کنید و به این دام بیفتید، چه بلایی سر خودتون و کسب‌وکار تون می‌آد. البته هیچ فرقی هم نمی‌کنه که شما یه کسب‌وکار آنلاین داشته باشید یا یه کسب‌وکار سنتی؛ در هر حال، این اتفاق‌ها براتون می افته.

1- دیگه تلاش و پشتکاری در کار نیست!

اگر چند سال پیش درباره‌ی موفقیت صحبت می‌کردیم، خیلی‌ها از قانون جذب و کائنات و این جور چیزها می‌گفتن و با هزار تا دلیل می‌خواستن بهت اثبات کنن که موفق شدن با تلاش کردن اتفاق نمی‌افته، بلکه با قانون جذب و این جور چیزها اتفاق می‌افته؛ ولی خب، خدا رو شکر، حالا دیگه خیلی از نظرها و نگرش‌ها متعادل شده و دیگه اون جور نظرهای هیجانی رو کم‌تر می‌بینیم.

حالا دیگه به همه اثبات شده که اگر توی هر کاری، تلاش و پشتکار نباشه، بدون شک به نتیجه نمی‌رسه. البته من بعدها فهمیدم که اون دوست‌هایی که اون جوری از قانون جذب صحبت می‌کردن، خودشون هم به درستی اون رو نفهمیده بودن و در واقع، این جور قانون‌ها در راستای تلاش کردن ئه. وگرنه کدام آدم عاقلی باور می‌کنه که بدون تلاش کردن می‌شه به هدف رسید! اگر ما بخوایم به لیوان آب هم بخوریم، اول، باید از جا مون بلند بشیم و بریم سر یخچال و یه لیوان آب رو تهیه کنیم. بنابراین، حتی برای خوردن یه لیوان آب هم باید حرکت کرد و تلاش کرد.

همین مورد رو ما توی کسب‌وکارها هم داریم؛ یعنی فرقی نمی‌کنه که داریم چه کاری رو انجام می‌دیم، برای این که بتونیم به هدف مون برسیم، باید تلاش کنیم و پشتکار پیوسته‌ای داشته باشیم؛ ولی خب، مگر می‌شه که آدم برای چیزی تلاش کنه که دوست اش نداره؟! شک نکنید که اگر به کسب‌وکار تون علاقه‌ای نداشته باشید، امکان نداره که براش تلاش زیادی کنید و حتماً بعد از مدتی، نسبت به اون بی‌تفاوت می‌شید. البته شاید در ابتدای راه، به دلیل هیجانی که دارید، تلاش زیادی رو هم انجام بدید؛ ولی خب، این تلاش، یه چیز پایدار نیست؛ چون بعد از مدتی می‌فهمید که موفق شدن، به اون سادگی‌ها هم نیست!

بذارید براتون یه مثال از خودم بزنم. اون زمانی که من هنوز یه دانش‌آموز بودم، هیچ علاقه‌ی خاصی برای درس عربی نداشتم و خب، اون موقع هم داشتیم برای کنکور می‌خوندیم و یاد ام هست که هیچ کدام از بچه‌های کلاس هم به درس عربی علاقه‌ای نداشتن و درصد آزمون‌های آزمایشی مون توی درس عربی، افتضاح بود. برای همین، یه روز، معلم عربی کنکور مون سر کلاس اومد و از بچه‌ها پرسید که کدام یکی از شما برای درس عربی به اندازه‌ی ریاضی وقت می‌ذارید؟ هیچ کسی دست اش رو بلند نکرد!

بعد، سوال کرد که کدام یک از شما، برای درس عربی به اندازه‌ی نصف درس ریاضی وقت می‌ذارید؟ باز هم کسی دست اش رو بلند نکرد. بعد، پرسید که آیا فکر می‌کنید درس عربی، سخت‌تر از درس ریاضی ئه؟ خیلی از بچه‌ها می‌گفتن که «نه». برای همین، معلم مون گفت که دلیل موفق نشدن ما توی درس عربی، همین ئه که به اندازه‌ی کافی برای درس عربی وقت نمی‌ذاریم!

ما همین داستان رو توی کسب‌وکار مون هم داریم. اگر بهش علاقه‌ای نداشته باشیم، شک نکنید که براش وقت نمی‌ذاریم و تلاش نمی‌کنیم. پس، برید سراغ حوزه‌ای که بهش علاقه دارید.

2- کم‌کم از اطلاعات، خالی می‌شید!

بیاید یه بار دیگه مرور کنیم که شما می‌خواید چی کار کنید؛ شما می‌خواید که یه کسب‌وکار و به احتمال زیاد، یه کسب‌وکار اینترنتی رو راه‌اندازی کنید. برای همین، نکته‌ای که شما باید بدونید این ئه که یه کسب‌وکار اینترنتی مانند بقیه‌ی انواع کسب‌وکارها نیست و یکی از مهم‌ترین ویژگی‌هایی که شما باید داشته باشید، این ئه که همیشه باید به‌روز و آپدیت باشید؛ یعنی همیشه باید در حال یادگیری و مطالعه باشید تا بتونید اطلاعات تون رو افزایش بدید تا در زمان‌هایی که نیاز ئه، بهترین تصمیم رو برای کسب‌وکار تون بگیرید.

در واقع، یه کسب‌وکار آنلاین مانند خیلی از کسب‌وکارهای دیگه نیست که با یه خرده دانش اولیه بشه تا سال‌ها ادامه داد. مثلاً برای یه طلافروشی مگر چقدر اطلاعات نیاز داریم؟ ولی خب، یه کسب‌وکار اینترنتی، این جوری نیست. سرعت انجام کار و سرعت تغییرها توی کسب‌وکارهای اینترنتی، نسبت به بقیه‌ی کسب‌وکارها، بالا ئه؛ برای همین، ما باید خودمون رو برای روبرو شدن با اون تغییرها آماده نگه داریم. در نتیجه، همیشه باید به اطلاعاتی که داریم، اضافه کنیم.

یکی از کارهای مهم روزانه مون، باید مطالعه‌ی روزانه درباره‌ی حوزه‌ی کاری مون باشه تا حداقل از رقیب‌ها مون عقب نمونیم؛ ولی خب، مگر می‌شه که بخوایم درباره‌ی چیزی اطلاعات مون رو زیاد کنیم که دوست اش نداریم؟ بنابراین، اگر به کاری که می‌کنید، علاقه‌ای ندارید، به مرور و کم‌کم، از اطلاعات خالی می‌شید و ذهن تون بسته می‌شه و اعتبار تون رو از دست می‌دید!

3- توی مشکل‌ها گیر می‌افتید!

دلیل این که شاید خیلی از آدم‌ها، کارمند بودن رو به کارآفرین بودن ترجیح می‌دن، شاید این باشه که راه‌اندازی و مدیریت یه کسب‌وکار، به خودی خود، چالش‌هایی رو داره که باید حل شون کرد و این چالش‌ها هم تمامی ندارن! برای همین، خیلی‌ها قید داشتن یه کسب‌وکار رو می‌زنن و می‌خوان که با خیال راحت، یه زندگی کارمندی خوب رو داشته باشن. البته این رو هم باید بگم که خیلی‌ها هم هستن که این جوری فکر نمی‌کنن و سر شون برای این جور چالش‌ها درد می‌کنه و نمی‌تونن زندگی تکراری کارمندی رو تحمل کنن.

این حرف‌ها رو زدم که بهتون بگم اگر می‌خواید یه کسب‌وکار اینترنتی رو راه‌اندازی کنید، باید بدونید که چالش‌های کوچک و بزرگی هستن که در آینده انتظار تون رو می‌کشن تا شما اون‌ها رو حل کنید؛ ولی خب، نکته‌ی مهم، این جا ئه اگر به کار تون علاقه‌ای نداشته باشید، نمی‌تونید از پس شون بربیاید! مثلاً اگر یه مشکل کوچک توی سایت تون پیش بیاد، نمی‌تونید اون رو حل کنید و برای حل شدن اون، دست به دامن فرد دیگه‌ای می‌شید تا در ازای دریافت پول، اون رو براتون حل کنه و هیچ علاقه‌ای هم ندارید که بدونید چطور باید خودتون اون رو حل کنید.

ولی خود من، بارها بوده که به دلیل علاقه‌ای که داشته‌ام، توی اینترنت ساعت‌ها جستجو کرده‌ام تا راهکاری رو پیدا کنم که بتونم فلان مشکل ام رو حل کنم یا بارها بوده که برای حل مشکل‌هایی که پیش اومده، از بقیه‌ی همکارها مشورت گرفته‌ام. ولی خب، زمانی که شما علاقه‌ای ندارید، برای این جور کارها حال و حوصله ندارید.

البته اون مثالی که من زدم، یه مشکل کوچک بود؛ شک نکنید که توی ادامه‌ی کسب‌وکار تون، مشکل‌های بزرگ‌تری در انتظار شما هستن. مشکل‌های کوچک رو می‌شه با پرداخت پول، حل کرد؛ ولی مشکل‌هایی هستن که به همین سادگی نیستن و باید خودتون حل شون کنید و خودتون براشون تصمیم بگیرید. مثلاً یه مشکلی که توی همه‌ی کسب‌وکارها هست، خراب بودن بازار و رکود اقتصادی ئه که اگر صبر و حوصله و نوآوری نداشته باشید، کسب‌وکار تون رو از هم می‌پاشه. پس، اگر به کار تون علاقه‌ای نداشته باشید، خیلی زود اون رو رها می‌کنید و سراغ چیز دیگه‌ای می‌رید.

4- با پیشرفت، دیگه خداحافظی کنید!

همون طور که قبلاً خدمت تون گفتم، فرقی نمی‌کنه که چه کاری رو انجام می‌دید، مهم‌ترین مورد این ئه شما چقدر به اون کار، علاقه و اشتیاق دارید. حتماً شما هم راه تون به اداره‌های دولتی خورده و کارمندهای اداره‌های دولتی رو دیده‌اید. به نظر شما، اون‌ها چقدر به کار شون علاقه دارن؟ اگر دقت کرده باشید، متوجه می‌شید که فقط می‌خوان که وقت بگذرونن تا زودتر به خانه‌ها شون برگردن. در واقع، براشون مهم نیست که چه کاری می‌کنن، بلکه مهم این ئه که زمان زودتر بگذره!

البته می‌شه درصدی از کارمندها رو هم پیدا کرد که به کار شون علاقه دارن؛ ولی تعداد شون، خیلی کم ئه. اون‌ها چون به کاری که می‌کنن، علاقه‌ای ندارن، هیچ پیشرفتی هم نمی‌کنن. برای همین، هر روز، یه سری کارهای روتین و تکراری رو بدون حوصله انجام می‌دن و یه روز هم متوجه می‌شن که 30 سال از عمر شون رو همون جوری سپری کرده‌اند.

با همه‌ی این حرف‌ها، می‌خوام بهتون بگم که اگر به کسب‌وکار تون علاقه‌ای نداشته باشید، پیشرفت محسوسی نمی‌کنید و می‌شه گفت که همیشه در حال درجا زدن هستید. رقیب‌ها تون همیشه در حال پیشرفت هستید؛ ولی شما هنوز در همان جایی هستید که قبلاً بودید. مثلاً برای تولید محتوا حوصله‌ای ندارید و حال این رو ندارید که روش‌های جدید بازاریابی اینترنتی رو در کسب‌وکار تون پیاده‌سازی کنید.

برای همین، بعد از مدتی، متوجه پیشرفت رقیب‌ها تون می‌شید و وقتی که وضعیت خودتون رو می‌بینید، دچار استرس می‌شید که نکته همون چیزی رو هم که دارید، از دست بدید. در نتیجه، تا مدت‌ها همیشه در استرس و حسرت خوردن هستید. پس، جلوی این کار رو از همین حالا بگیرید.

5- ایست! شما متوقف شده‌اید.

توی نوشته‌ی «7 گام ضروری برای راه‌اندازی یه کسب‌وکار اینترنتی موفق!» و توی گام دوم، به طور مفصل بهتون توضیح دادم که اگر بخواید بین تخصص و علاقه تون یکی رو انتخاب کنید، حتماً اون چیزی رو انتخاب کنید که بهش علاقه دارید. چون اگر به کار تون علاقه داشته باشید، تخصص اون کار رو هم به دست می‌آرید؛ وگرنه هیچ تخصصی به تنهایی نمی‌تونه کسی رو به هدف اش برسونه. اگرچه من شک دارم که بشه بدون علاقه، تخصصی رو هم به دست آورد! برای همین، اگر به کسب‌وکار تون علاقه‌ای نداشته باشید، گام آخر توی این بازی بد، این ئه که شما بالاخره متوقف می‌شید و در واقع، کسب‌وکار شما دچار یه ایست قبلی و مغزی می‌شه.

اگر محتواهای من رو توی کارنتا بررسی کرده باشید، حتماً متوجه شده‌اید که بارها تاکید می‌کنم که هرگز نباید متوقف بشید و حتی اگر هنوز به درآمد نرسیده‌اید، باید ادامه بدید؛ ولی وقتی که به کار تون علاقه‌ای ندارید، چطور می‌شه ازتون این انتظار رو داشت؟! وقتی که شما به کسب‌وکار اینترنتی تون علاقه‌ای ندارید، پشتکاری ندارید، صبر و پیشرفتی ندارید و همیشه در حال درجا زدن هستید، دیگه حتماً بعد از مدتی متوقف می‌شید.

بذارید آینده رو براتون پیشگویی کنم؛ بعد از متوقف شدن کسب‌وکار تون، هزار تا دلیل و بهانه رو برای خودتون می‌تراشید که چرا توی اون کار متوقف شده‌اید و بعد هم باز به سراغ کاری می‌رید که بهش علاقه‌ای ندارید و فقط به خاطر این که شنیده‌اید کار پرسودی هست، اون رو انتخاب کرده‌اید. شک نکنید که توی اون کار هم همین اتفاق براتون می‌افته!

دست آخر، بعد از چند سال از این شاخه به اون شاخه شدن، می‌فهمید که چه فرصت‌هایی رو از دست داده‌اید و هنوز به هدف‌ها نرسیده‌اید و با خودتون می‌گید که ای کاش از همون اول، فلان کار رو انتخاب کرده بودم که دوست اش داشتم. همه‌ی آدم‌هایی که به کار شون علاقه‌ای ندارن، این جوری می‌شن و فرقی هم نداره که چقدر سرمایه داشته باشن!

واقعاً داشتن علاقه، یه مورد خیلی مهمی هست که اون رو نمی‌شه با هیچ چیز دیگه‌ای جایگزین کرد. اگر شما صاحب‌های کسب‌وکارهای بزرگ ایران و دنیا رو هم بررسی کنید، می‌بینید که اون‌ها حتی در نهایت سرمایه‌ای که دارن، هنوز هم دارن با جان و دل شون کار می‌کنن و چطور می‌شه بدون علاقه به چنین حالی رسید؟ البته این حرف من، به این معنی نیست که دیگه اون‌ها، روزهای سختی ندارن یا این که روزهایی نبوده که حوصله‌ی کار کردن رو نداشته‌اند؛ ولی شک نکنید که اگر چند روز از کار شون دور بشن، دل شون براش تنگ می‌شه!

سخن پایانی

یه سری از موضوع‌ها هست که شاید خیلی جذاب نباشه؛ ولی خب، اگر ندونیم حتماً دچار مشکل می‌شیم. برای همین، نمی‌دونستم که چطور این موضوع علاقه داشتن به کسب‌وکار اینترنتی رو براتون جذاب کنم؛ ولی خب، بالاخره دست به کار شدم و نوشتم.

همه‌ی حرفی که می‌خواستم توی این نوشته بزنم، این بود که حتی اگر به درآمد برسید، اگر به کار تون علاقه‌ای نداشته باشید، اون رو رها می‌کنید و من، این مورد رو براتون تضمین می‌کنم. پس، برید سراغ چیزی که هم دوست اش دارید و هم می‌دونید که می‌تونید ازش درآمد داشته باشید.